معمار, رحمتالله. (1393). فرصت نهادی یا فرصت تصوری؟ معرفی و بررسی انتقادی رهیافت تبیینی کورزمن به انقلاب اسلامی ایران. جامعه شناسی نهادهای اجتماعی, 1(4), 135-155.
رحمتالله معمار. "فرصت نهادی یا فرصت تصوری؟ معرفی و بررسی انتقادی رهیافت تبیینی کورزمن به انقلاب اسلامی ایران". جامعه شناسی نهادهای اجتماعی, 1, 4, 1393, 135-155.
معمار, رحمتالله. (1393). 'فرصت نهادی یا فرصت تصوری؟ معرفی و بررسی انتقادی رهیافت تبیینی کورزمن به انقلاب اسلامی ایران', جامعه شناسی نهادهای اجتماعی, 1(4), pp. 135-155.
معمار, رحمتالله. فرصت نهادی یا فرصت تصوری؟ معرفی و بررسی انتقادی رهیافت تبیینی کورزمن به انقلاب اسلامی ایران. جامعه شناسی نهادهای اجتماعی, 1393; 1(4): 135-155.
فرصت نهادی یا فرصت تصوری؟ معرفی و بررسی انتقادی رهیافت تبیینی کورزمن به انقلاب اسلامی ایران
هدف اصلی این مقاله معرفی و نقد یکی از بدیعترین تبیینها از انقلاب اسلامی ایران توسط کورزمن[1]جامعهشناس غربی بوده است. نقطه عزیمت کار او ایضاح و نقادی یکی از نحلههای اصلی تئوریهای انقلاب، موسوم به "تحلیل توکویلی" از انقلابهاست که بر اساس آن، زمانی که فرصتهای نهادی و ساختاری (مثلاً شکنندگی و آسیبپذیری دولت در قبال فشار سیاسی مردمی) با فرصتهای ادراکشده (آگاهی عموم از فرصتهای موجود برای اعتراض موفقیتآمیز) انطباق پیدا کنند، وقوع انقلابها محتمل میشوند؛ و در واقع وقوع انقلاب بر اساس چنین انطباقی تبیین میشود. اما کورزمن نشان میدهد که این همسویی ممکن است همیشه رخ ندهد.؛ کما اینکه به اعتقاد برخی صاحبنظران در مورد انقلاب اسلامی چنین اتفاقی نیافتاد و تصور مردم از تواناییهای خودشان در قیاس با قابلیتهای سرکوب و کنترل حکومت با یکدیگر همخوانی نداشتند. این مقاله ضمن ایضاح موضع تئوریک کورزمن در قبال انقلاب ایران، به بیان نقاط قوت و ضعف این دیدگاه در تبیین انقلابها پرداخته است.
1- دیدگاه تأثیرگذار و تحلیل بدیع چارلز کورزمن (استاد جامعهشناسی دانشگاه کارولینای شمالی) از انقلاب اسلامی ایران برای اولینبار در مقالة زیر به چاپ رسید:
Charles Kurzman,"Structural Opportunity and Perceived Opportunity in Social Movement Theory: The Iranian Revolution of 1979", American Sociological Review, Vol. 61, No. 1, Feb. 1996.
Institutional Opportunity or Imagined Opportunity?:
Introduction and Criticism on Kurzman’s Theory about Iran’s Islamic Revolution
نویسندگان [English]
Ramatollah Memar
چکیده [English]
This article aims to introduce and criticize Kuzerman’s theory (1996) on Iran’s Islamic revolution. The starting point of Kurzman’s theory is mainly based on an analysis about revolutions developed by Alexis de Tocqueville. According to such an analysis, the emergence of revolutions becomes more likely upon the convergence and combination of these two key determinants: institutional and structural opportunities (such as the state’s weakness against the nation’s political pressure) and perceived opportunities (such as public awareness of existing opportunities for successful protests). However, Kurzman (1996) argues that such an analysis cannot explain all revolutions. The case of Iran’s Islamic revolution has been addressed as an example to support this argument.